سلام به همه،
پروژه جدید گرفتم و اول از همه باید تو کلی سند و مدرک اف دی ای بگردم اطلاعات پیدا کنم. چون این اطلاعات را باید پرزنت کنم باید چکیده مطالب باشه و خلاصه این بخش کار خیلی مزخرف هست. بخصوص که ددلاین خیلی کوتاه داره و تا هفته دیگه باید همه چی اماده بشه. میدونید حقیقتش اصلا کار و فیلدی که توش فلوشیپ میگذرونم را دوست ندارم. فکر کنم فیلد را اشتباه انتخاب کردم. حالا کامنت میگیرم که تو فقط دغدغه ات اینه چه رشته ای کار میکنی! باور کنید وقتی کاری را که هرروز میکنی، دوست نداری برات مهم و پر دغدغه میشه. بخصوص که مجبوری ادامه بدی. اصلا بیخیال. باید برنامه ریزی کنم که زودتر با برنامه و هدفمند شروع به پیدا کردن کار تا ماه می بکنم. از این فلوشیپ زده شدم. هرچند اگه کار پیدا نکنم باید تمدید فلوشیپ را رو چشمم بذارم.
خوب تقریبا اولین هفته کار راستین و تنها بودن من و پسرک داره به اخر میرسه. پسرک بچه خوبی بود و اذیتی درکار نبود اما عصرها بشدت کش میاد. بخوص که زمستونه و هوا هم بشدت سردو بعد از مهد باید بلافاصله خودمون را به خونه برسونیم. خلاصه از ساعت ۵ تا ۹ شب که وقت خواب پسرک هست تموم نمیشه و هی زمان کش میاد. بعد هم که پسرک میخوابه من بلافاصله میخوابم. هرچند این چند شب اصلا خوب نخوابیدم و شبی ۷-۸ بار بیدار میشم. نمیدونم استرس پروژه جدیده یا تاثیر وضعیت جدید اما درکل باعث شده خوب نخوابم. هفته دیگه راستین میره سیاتل و باز کل هفته تنهام. کلا باید این سیستم را ۱-۲ ماهی ادامه بدیم تا ببینیم دست اخر چیکار میشه کرد. راستین از کارش راضیه. و منم تشویقش میکنم همین راه را ادامه بده و بره جلو. ۲ نفر دیگه هم همزمان باهاش کار را جدید شروع کردن و تو اموزشن. البته یکیشون یک سطح مدیریتی بالاتره. راستین میگه وقتی سابقه کار اونها را میبینم تعجب میکنم چطور این کار را گرفتم. البته بعد خودش اضافه میکنه چون مصاحبه را خیلی خوب داده بود. مصاحبه راستین از نوع مصاحبه لیدرشیپی بود. من که کلا مدیر خوبی نیستم و علاقه هم ندارم و فکر نمیکنم هیچوقت همچین مصاحبه ای بگیرم. ای کاش یک کار ساده روتین صنعتی پیدا کنم. بی دردسر، بی چالش. جدیدا حتی دارم فکر میکنم کاش پروانه داروسازی ام را برای اینجا هم گرفته بود میرفتم داروخانه کار میکردم. بعد که وضعیتم را پشت میز کامپیوتر و لم داده بدون حضور و غیاب میبینم پشیمون میشم میگم همین کار ساینتیستی و دورکاری عالیه .
راستی یکی از شما به اسم خواننده پیام گذاشته بود و گفته بود بیشتر از نیویورک بگم.
خواننده عزیز، چون پیام داده بودی نمیشه مستقیم جواب بدم ، باید کامنت میذاشتی که بتونم تایید کنم و جواب بدم. اما چشم حتما. یک پست مختص خودت مینویسم.
آسمان جان امیدوارم خوب باشی. نگران شدم شاید شما هم شامل قانون کارهای دولتی شده باشی که باید برگردن سر کار
سلام مریم جان.
معلومه خبرها را دنبال میکنی. من چون فلوشیپ هستم و استخدام نیودم شرایطم فرق نکرده و همچنان دورکارم اما چون بودجه ها محدود شده، احتمالا سخت فلوشیپ را تمدید کنن. خود کارمندان هم از اول اوریل باید هرروز برن سرکار و دورکاری براشون تعطیل میشه.
آسمان جان من رشته تحصیلی ام تقریبا نزدیک به شماست،بعد اتمام دکتری اگر یه کار خوب تو صنعت پیدا کنم، به نظرتون حقوقی که میتونم منتظرش باشم به چه صورته؟
و یه سوال شخصی، خودتون چه مقدار درآمد سالیانه رو یه حقوق خوب میدونید که بشه باهاش به زندگی ایده آلی که دوست داشتید برسید؟
تو سایت indeed خیلی تحقیق کردم اما نظر یه شخصی که تو جامعه است رو میخوام بدونم. ممنون میشم تجربه و نظر شخصی تونو بدونم
سلام دوباره ماریا.
حقوق صنعت اینجا ۱۲۰-۲۰۰ میتونه باشه. بالای ۲۰۰ حقوق دایرکتور هست. واقع بینانه حقوق خوب میشه ۱۷۰. کلا حقوق خیلی بالایی با توجه به رشته نیست. درواقع مساوی رشته های مهندسی هست و فرقی نداره. حقوق پزشکان خیلی متفاوته و ۳۰۰ به بالا هست.
سلام عزیزم، یه سوالی دارم که واقعا کمک بزرگی بهم میکنید اگر جواب بدید.
برای زندگی تو نیویورک مخصوصا منهتن به نظر شما که نیویورک زندگی کردید، حقوق سالیانه چقد باشه میشه یه خانواده ۳ نفره زندگی با کیفیتی داشته باشه، این رقم برای یه فرد مجرد چطوره؟
منظورم از زندگی با کیفیت، توان خرید یه خونه حداقل ۲ خواب، مسافرت خارج از کشور سالی دو سه بار و و خرید و تفریح بدون دغدغه و پس انداز معقول هست.
بازم ممنون میشم برای یه فرد مجرد و یه خانواده ۳نفره حقوق ایده آل رو با توجه به تجربه زندگیتون تو نیویورک بگید.
سلام ماریا جان،
توان خرید خونه کجا؟ تو خود نیویورک، منهتن؟ زندگی کجای نیویورک؟ منهتن، بروکلین یا کویینز. حقیقتش اجاره تو منهتن خیلی بالاتر از بروکلین و کویینز هست و قابل مقایسه نیست. من فکر میکنم با این شرایطی که گفتید حقوق باید خیلی بالا باشه ۴۰۰-۵۰۰ هزار دلار درسال. بذار اینطور بگم دوستمون با حقوق ۱۴۰ خانواده سه نفره بروکلین تو اپارتمان کوچیک زندگی میکنن و توانایی خرید خونه داخل نیویورک را پس از سالها کار و پس انداز ندارن. خرجها هم معمولی هست. من فکر میکنم حداقل ۴ برابر حقوق ایشون برای این شرایط لازمه. البته حداقل و اینکه بحث خرید خونه را جدا کنیم. چون یک اپارتمان کوچیک ممکنه چند میلیون باشه. یا یک خونه کوچیک اطراف شهر چند میلیون باشه.
الهی همه چیز بخوبی و خوشی سپری بشه .و دوباره زندگیتون روی نظم بیفته.
خیلی ممنونم عزیزم. ایشالله
سلام
باز پنسیلوانیا بهتون نزدیکه تا سیاتل کلی راهه که!
اما امیدوارم این دوران هم به خوبی و خوشی تموم بشه.
سلام
سیاتل فقط یکهفته میرفته، خود شرکت بلیط های هواپیما را براشون فرستاده. فکر کنم حدود ۶ ساعت پرواز باشه.