موزه کودکان بودیم پسرک حسابی بازی کرد، توی موزه بازی برای هرسنی هست و وسایل متنوعی برای بازی داره. چون خواب ظهرش را کامل نرفته بود توی راه خوابید و من و راستین هم هم از یک فود تراک غذای مکزیکی گرفتیم و اومدیم توی مک دونالد بخوریم.
توی این هفته سه نفر پست داک گروه ما قرارداشون تموم میشه و باید برن. قراره تکلیف منم اخر ماه مشخص بشه. قرارداد من تا اخر ماه می هست اما برای منم محرز شده منم باید برم. از اونجا که احتمال خیلی زیاد توی این مدت کار پیدا نمیکنم و منبع درامد من یکهو قطع میشه دوراه بیشتر نداریم. یا پسرک مهد نره و با من تو خونه بمونه تا چندماه که من کار پیدا کنم یا توی خرداد اسباب کشی کنیم و بریم یک خونه ارزون تو شهر محل کار راستین بگیریم و چندماه بمونیم تا وضعیت کار من مشخص بشه. هردوحالت بده و اصلا مطلوب نیست. یا با احتمال خیلی خیلی کمی قرارداد من تمدید بشه. پولی هم نمونده که بگم چندماهی از پس انداز بخوریمتا من دوباره برم سرکار. یا من یک مدت برم کار جنرال که کمی از هزینه ها را پوشش بده اما حتی کار جنرال پیدا کرده که مد نظر من کار داروخانه هست به این راحتی ها پیدا نمیشه.
هردومون این خونه، محله که شامل قسمت غربی منهتن هست را خیلی دوست داریم، دلمون میخواست سالیان سال اینجا بمونیم. اما انگار نمیخواد بشه:(
میتونید تو این پست حدس بزنید که اخر و عاقبت ما چی میشه، به کسی که حدس درست بزنه جایزه میدیم الکی.
راستی بچه داری وقتی راستین هست و دو نفریم خیلی راحت تر و شیرین تره. نوبتی باهاش بازی میکنیم هم اون کیف میکنه هم ما لذت میبریم و چون اجبار نیست خستگی کمتره، بنظرم خیلی خیلی تفاوت هست بین بچه داری تک نفره و دونفره. حالا فکر کن اونها که کمک پدر و مادرها و بستگانشون را هم دارن تو چه نعمتی هستن و قدرش را نمیدونن. بغیر از اون تو این سن بچه ها بلدن محبت را برگردونن و عشقشون را به ما نشون بدن و خلاصه جایزه میدن.
ببخشید هنوز کامنتهای پست قبل مونده که جواب بدم، اما بدونید که همون موقع که کامنت میاد میخونم
سلام
امیدوارم یک شغل جدید خیلی بهتر از شغل فعلی پیدا کنید
سلام خیلی ممنون دکتر، حقیقتش پروسه کار پیدا کردن اینجا خیلی بار روحی داره و استرس اوره. امیدوارم زود این پروسه تموم بشه.