معمولا من پستهام را دلی و برای خودم مینویسم، اگه ناراحت و مضطرب باشم نوشتن بهم ارامش میده و افکارم را مرتب میکنم. اما این چندوقت که در مورد کارم پست گذاشتم چندین کامنت از بعضی از شما دوستان گرفتم که تو مسیر مهاجرت یا تغییر رشته شک کردید و از ترس و نگرانیتون نوشتید. لازم دونستم که این پست را برای شما بنویسم.
دوستان من از مشکلات و دغدغه هام برای پیدا کردن کار دلخواهم نوشتم اما مسائل و مشکلات من کاملا شخصی و مربوط به شرایط من هست و اصلا درست نیست مسائل من را کلی ببینید و به روند کار پیدا کردن تو امریکا ربط بدید.
و اما دلایل. تحقیق و پژوهشی که من میکردم بسیار خاص بود، روی تکنیکی کار میکردم که اف دی ای میخواد برای سنجش میزان دارو تو پوست به صنایع معرفی کنه. این تکنیک یکی از ۳-۴ تکنیکی هست که بعدها قراره تو صنعت داروهای پوستی استفاده بشه. پارسال هم اولین ورکشاپ معرفی این تکنیک ها به صنعت انجام شد. تو این معرفی ها اسمی از من نبود، و معمولا تو کنفرانسهایی که اف دی ای برگزار میکنه اسم دانشگاهمون هست. پارسال سخنران و پنلیست ورکشاپ قرار بود استادم باشه که موبور را بجای خودش فرستاد( خلاصه فرصتی که میشد کمی اسمم شناخته بشه هم از دست رفت) هرچند ممکنه سالها طول بکشه تا یواش یواش صنعت داروهای پوستی شروع به استفاده از این تکنیک بکنه اما تا الان ترجیحشون سیستم قدیمی خودشون هست( تستهای کلینیکال اند پوینت). خلاصه درسته پژوهش من خاص بود که باعث شد بدون داشتن حتی یک مقاله و یک سایتیشن با معرفی نامه از اف دی ای، برای گرین کارت اپلای کنم و گرین کارت بگیرم. اما این طور نیست اراده کنم پیشنهادها بریزه رو کله ام. نمیدونم چطور مثال بزنم که قابل درک بشه. مثل این میمونه الان دوره ماشین های بنزینی و نهایتا ماشین الکترونیک هست، حالا ما بیاییم بگیم ماشین پرنده خیلی خوبه، مشکل ترافیک حل میشه و ال و بل، ایا کمپانی های بنز و بی ام دبلیو میان خط تولید ماشینهای بنزینی اشون را کنسل کنن؟
پس وقتی همه پوزیشنها و پستهای کاری مربوط به ماشین بنزینی هست من باید برم چیکار کنم؟ باید برم روند ساخت ماشین بنزینی را یاد بگیرم! چون که پوزیشنی درمورد ماشین پرنده وجود نداره، بعله داستان تحقیق من این شد. دوم اینکه صنعت داروهای پوستی به نسبت داروهای خوراکی خیلی کوچیکه.
حالا وقتی طرف رزومه منرا میبینه چی فکر میکنه. رزومه خوبی داره اما به درد کمپانی ما نمیخوره، میگه من الان کسی را میخوام که بتونه ایراد موتور بنزینی را پیدا کنه، موتور بنزینی طراحی کنه. خلاصه داستان اینه.
دیگه اینکه مثلا یک استارت اپ یا کمپانی تو فلان ایالت هست که مثلا به طراح بدنه ماشین احتیاج داره و من میتونم بگم من طراحی ایرودینامیک را هم بلدم، اونها هم بگن خوبه اما باید بیایی ایالت ما و من میگم نه شرمنده من فقط دنبال کار تو نیویورک یا نیوجرسی هستم. یا اینکه میگه کمپانی ما نیوجرسیه اما ما به کسی احتیاج داریم که ۴-۵ سال سابقه صنعت داره، شما چقدر داری، من : یک سال پست داک، یک سال دستیار پروفسور و باید تند تند توضیح بدم که البته درس نمیدادم و تمام مدت تحقیق میکردم طرف: شرمنده سابقه کار اکادمیک سابقه کار صنعت حساب نمیشه. نتیجه چیه؟ اینکه باید یک مدت برم اموزش طراحی موتور بنزین سوز، چیزی که بازار میخواد.
فکر میکنم توضیحات کافی بوده، باز اگه چیزی به ذهنم رسید بعنوان پی نوشت اضافه میکنم.
خلاصه دوستان با غرزدنها و ابراز نگرانی و ناامیدی و یا خوشحالی من، لطفا شماتغییری تو تصمیمهاتون ندید و نگران وضعیت کاری و تحصیلی و مهاجرتی اتون نشید، محکم و تزلزل ناپذیر مسیرتون را ادامه بدید و منم از صمیم قلب ارزوی موفقیت برای تک تک شما دارم.
سلام
)
خب بالاخره ماشین پرنده هم یا بنزینیه یا الکتریکی دیگه
(خواهشا فحش ندین من قبلا هم یکی از دوستان خوبمو به خاطر این نوع کامنتها از دست دادم
میفهمم چی میگین اما هیچ راه حلی به ذهنم نمیرسه. امیدوارم هرچه زودتر مشکلات حل بشه.
بهترین راه حل فلوشیپ یکساله اف دی هست. و البته یک کوچ( به فارسی چی میشه؟! یادم نمیاد صبح زودی) میگفت میتونه بهم کمک کنه فقط ۵-۷ ماه پروسه طول میکشه، البته تیر ترکش اخر هم کار تو شرکتهای داروهای پوستی هست که احتمال زیاد شامل تستهای این ویترو ( غیر موجود زنده ای ) و فرمولاسیون میشه که من علاقه ندارم. کار تو استارت اپ ها هم هست که ادم را پیر میکنه، …