My White House

من اینجام تا بنویسم، از خودم، افکارم ،گذشته ،اینده، خطاها وارزوهایم. من اینجام تا به تحریردراورم زیباترین مسیررابرای زندگیم. مینویسم برای پرواز، برای به اواز کشیدن تک تک حروف نگرانی. از من نخواهید به رقص دربیاورم عروسک زندگی را، که من تنها تصویرگر چشمانم.

My White House

من اینجام تا بنویسم، از خودم، افکارم ،گذشته ،اینده، خطاها وارزوهایم. من اینجام تا به تحریردراورم زیباترین مسیررابرای زندگیم. مینویسم برای پرواز، برای به اواز کشیدن تک تک حروف نگرانی. از من نخواهید به رقص دربیاورم عروسک زندگی را، که من تنها تصویرگر چشمانم.

مرخصی درست و حسابی

دیروز به راستین میگفتم دلم میخواد برگردیم ایران زندگی کنیم، راستین که فکر میکرد منظورم حمایت خانواده هست میگفت میشه بلیط بگیریم بری دوماه ایران. گفتم نه منظورم زندگی برای همیشه هست. تو ایران مرخصی زایمان داری و استرس از دست دادن شغل نداری. راستین گفت وقتی شهروند امریکا شدیم اگه دوست داری میتونی برگردیم. این صحبت را کردیم و تموم شد. نه من جدی گفتم و نه راستین جدی گرفت، شما هم جدی نگرید که فقط گلایه ای بود از سیستم مرخصی امریکا  و عدم ثبات کاری که به این صورت بیانش کردم. واقعا وضعیت مرخصی تو امریکا فاجعه هست، حقیقتا به ادمهایی که تو کانادا یا اروپا زندگی میکنن غبطه میخورم. مرخصی و ثبات شغلی بالا مزیت بالایی هست. هرچند حقوقها تو امریکا بالاتره اما استرسهای شغلی هم تو امریکا وجود داره. 

مثلا ما خیلی دلمون میخواد از نوزادی نی نی لذت ببریم و باهاش بیشتر وقت بگذرونیم. برای راستین واقعا سخته که از هفته دیگه کار را شروع کنه، درحالی که دوست داره وقت بیشتری را با نی نی بگذرونه و به من کمک کنه. برای من سخته که تنها نی نی داری کنم. یا برام سخته که الان که مغزم مایلها از کار دوره، بشینم و پرزنتیشن اماده کنم و برای کار اپلای کنم و دنبال کار بگردم. دلم میخواد بیخیال روی مبل لم بدم و خوابیدن و یا شیر خوردن نی نی را تماشا کنم. بدون نگرانی شبها بیدار بشم بدون اینکه که نگران کار کردن و تمرکز تو طول روز باشم. 
یا مثلا اگه برم سراغ کار جدید، کجا میتونم ریلکس روز را بگذرونم یا باید بچه چندماهه را بفرستم مهدکودک ( مریض شدن مرتب بچه)، یا پرستار بگیرم که هزینه مهدکودک و پرستار تو امریکا بشدت بالاست ، عملا هزینش با اجاره یک اپارتمان برابری میکنه. حتی گاهی به صرفه هست بشینی خونه و بچه بزرگ کنی تا بری سر کار.  البته از سه سالگی تو امریکا میشه بچه ها را مدرسه فرستاد و اون موقع مدرسه دولتی هست . اما تا قبل سه سالگی باید هزینه سنگین مهد را تو سبد هزینه خانوار درنظر گرفت. بهرحال چاره ای نیست و این هم بخشی از حقایق زندگی تو امریکاست. 
راستی تا الان نی نی نی داری خوب بوده و من و راستین داریم از این دوران لذت میبریم، تا هفته دیگه که هم من باید وقت بیشتری برای کار بگذرونم هم راستین برگرده سرکار :))
نظرات 5 + ارسال نظر
رعنا سه‌شنبه 8 فروردین 1402 ساعت 13:03

آسمان جان بعد مدت ها وبلاگت رو باز کردم و خیلی خوشحال شدم از اینکه خودت و بچه خوب هستید و زایمان راحتی داشتی.
توی آلمان چهارده ماه مرخصی زایمان با حقوق هست که هم پدر و هم مادر میتونند استفاده کنند. اینطور که شنیدم میشه تا سه سال هم تمدیدش کرد ولی حقوق کمتر میشه. شاید دلیلش کم بودن جمعیت جوان هست و تشویق به بچه داشتن.
امیدوارم از همین زمان با بچه بودن حسابی لذت ببری و به زودی برامون از شیرین کاری هاش بنویسی

سلام رعنای عزیزم.
ممنونم چقدر خوب که مرخصی زایمان تو المان انقدر زیاده. خیلی قدرش را بدونید:)
درکل با این که پسرک ما کولیک شده و وقت زیادی از روز ما به پسرک تعلق داره اما از داشتنش خیلی خوشحالیم و باهاش خوش میگذرونیم:)

صفورا پنج‌شنبه 3 فروردین 1402 ساعت 23:58

اره واقعا چاره ای نیست، منم خیلی struggleداشتم و دارم مخصوصا با درسا، یعنی بعضی وقتا جملات ساده که از نظر من یک معنا میده از نظر اونا یک معنی دیگه داره، احتمالا چند سال دیگه حتی این روزا یادم نمیاد

میفهمم چی میگی. من هنوز که هنوزه وحشت این را دارم طرف چیزی بگه نفهمم. خصوصا جدیدا با یک استاد استرالیایی کار میکنم و حتی نصف حرفهاش را نمیفهمم و از بس میگم حرفت را تکرار کن خودم خجالت میکشم.

صبا پنج‌شنبه 3 فروردین 1402 ساعت 19:02 http://gharetanhaei.blog.ir

آسمان عزیز حسابی خدا قوت

فکر نمیکنم هیچ جای دنیا مثل ایران ۶ تا ۹ ماه مرخصی زایمان و مرخصی شیردهی داشته باشند. ولی خب همونجوری که گفتی وضعیت آمریکا تو این زمینه تقریبا از همه جا بدتر باشه.

نمیدونم پدر و مادر خودت از نظر جسمی در چه وضعی هستند و چقدر سرحال هستند ولی کاش میشد یه مدت می اومدن پیش تون مخصوصا الان که خونه بزرگتری نسبت به قبل دارید و هم اونا نوه شون رو میدیدن. هم اینکه شما کمی خیالتون راحت بود و چند ساعت نی نی رو پیش اونا بود و شما هم به مصاحبه و کارهای دیگه می رسیدید.
هر چند میدونم که بودن پدر و مادر عملا کلی مسیولیت داره ولی خب تو زمان نی نی داری میتونند قوت قلب باشند.

صبای عزیزم.
مرسی از پیشنهادت. مشکلات و مسائل ما ایرانیها که یکی دوتا نیست…. امریکا که به این راحتی ویزای توریستی به ما ایرانیها نمیده، تازه اگه بده فقط سه ماه.
خوش شانس بودم که تونستم برای پدر و مادرم برای اوایل خرداد وقت سفارت از ارمنستان بگیرم. تا اون موقع نی نی دوسه ماهه شده. تازه اگه خوش شانس باشیم بهشون ویزا بدن.
برعکس هندی ها و چینیها و کشورهای دیگه که راحت ویزا میگیرن، اونهم ویزاهای طولانی مدت، ما ایرانیها از هر نظر ظلم میشه بهمون.

صفورا پنج‌شنبه 3 فروردین 1402 ساعت 16:20

اسمان اینجا فکر کنم فقط برای نفس کشیدن پول نمیدی، بیمه های درمانی هم وحشتناکه، تازه بیمه ای که من دارم از طرف دانشگاه بیمه خوبیه ولی در نهایت باید ۲۰ درصد رو خودم بدم. این جور چیزا خیلی به من استرس وارد میکنه،منم گاهی به برگشتن فکر میکنم به خاطر حمایت خانواده و عدم نگرانی مالی ولی فعلا چاره ای ندارم جز جلو رفتن

سلام صفورا جان، خوبی؟ صد در صد اگه اوضاع ایران جور دیگه ای بود میشد به برگشت فکر کرد اما متاسفانه انقدر اوضاع ایران خراب شده که هرسختی امریکا داشته باشه را باید تحمل کرد.
هفته اولی که امریکا اومدم یکی از استادها بهم گفت هیچی اینجا مجانی نیست. بقول تو فقط برای نفس کشیدن پول نمیدیم.

ربولی حسن کور چهارشنبه 2 فروردین 1402 ساعت 21:30 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
که عشق آسان نمود اول ...
مطمئنم که بالاخره از پس این مشکلات هم برمیایید و همه چیز درست میشه.
کامنتم برای پست قبل نرسیده آیا؟

سلام ، بله بله، اینم تموم میشه. کلا اگه ما مشکل و مساله ای نداشته باشیم باید تعجب کنیم. دکتر من همه کامنتها را تایید کردم. کامنت تایید نشده ندارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد