My White House

من اینجام تا بنویسم، از خودم، افکارم ،گذشته ،اینده، خطاها وارزوهایم. من اینجام تا به تحریردراورم زیباترین مسیررابرای زندگیم. مینویسم برای پرواز، برای به اواز کشیدن تک تک حروف نگرانی. از من نخواهید به رقص دربیاورم عروسک زندگی را، که من تنها تصویرگر چشمانم.

My White House

من اینجام تا بنویسم، از خودم، افکارم ،گذشته ،اینده، خطاها وارزوهایم. من اینجام تا به تحریردراورم زیباترین مسیررابرای زندگیم. مینویسم برای پرواز، برای به اواز کشیدن تک تک حروف نگرانی. از من نخواهید به رقص دربیاورم عروسک زندگی را، که من تنها تصویرگر چشمانم.

نی نی

سلام به همه،

نی نی ما روز جمعه هفته پیش ساعت ۱۱:۳۳ صبح بوقت نیویورک بدنیا اومد، اگه تقویم را نگاه کنید میبینید هم به میلادی هم به خورشیدی عدد تولد رندی داره.ساعتش هم رند شد( مادری که علاقه به اعداد رند داره :))
از روند زندگی جدید میشه از چند جهت نوشت. من از کلمه روند زندگی استفاده کردم، چون‌ تا الان میبینم زندگیم زیر و رو نشده، فقط مسئولیتهای جدید اضافه شده.
چند روز بعد… بازم مترو برای رفتن به ویزیت دکتر. همونطور که گفتم این پست را میشه از چند جنبه نوشت، توصیف روند زندگی سه نفره، روز تولد نی نی، پذیرش مسئولیتها و تغییر زندگی، حس مادر و‌ پدری، کار و مصاحبه در حین بچه داری….
اره خیلی چیزها هست که میتونم راجع بهش بنویسم. اما اگه قرار باشه خلاصه ای از همه چیز بگم به این صورته. عمل راحت تر از چیزی بود‌ که فکرش را میکردم، واقعا تیم پزشکی اینجا حرف نداره. بیمارستان من یک بیمارستان با ظاهر قدیمی بود اما هرچی از نظم و مراقبت و سرویس به بیمار بگم کم گفتم. یعنی ۱۸۰ درجه با بیمارستانهای ایران تفاوت داشت. بهبودی بعد عملم هم سریع پیش رفت، تقریبا از روز پنجم خوب شده بودم. هرچند تا دوماه نباید وسیله سنگین بلند کنم. نی نی فوق العاده بچه اروم و هوشیاری هست و هوای پدر و مادرش را داره. البته میدونیم ممکنه دیر یا زود سر و کله کولیک هم پیدا بشه و اون موقع باید از حال و روزمون بگیم. 
درمورد تفاوت من یا ما از دوران دونفری تا سه نفری. میشه گفت ما همونیم فقط یک دنباله پیدا کردیم. یک نفر که کاملا وابسته به ما هست و ما مسئولیت بودنش را قبول کردیم. دیگه اینکه راستین دو هفته مرخصی گرفته بود، اما دیدیم کمی برای من زوده که دست تنها نی نی داری کنم و یک هفته دیگه هم اضافه کرد. کلا چون نی نی را با شیشه شیر میدیم شبها را شیفتی کردیم و یکی درمیون بیدار میشیم تا نفر دوم بخوابه. 
استاد سابق هم که همچنان نامه های کاری میزنه، شاید چون خودش بچه ای نداره درکی از هفته های بعد تولد بچه نداره.  بعد از اون طرف یکی از ادمهای fda پیام خصوصی بهم داده حال من و نی نی را میپرسه :) منم نامه های کاری را جواب میدم اما هنوز کار را شروع نکردم. با این حال فکر کنم کار کردن تو ساعتهای ۲-۳ ساعت خواب بچه شدنی باشه. البته اگه خودم اون موقع خوابم نیاد. مصاحبه کاری هم تا الان یکی برای اوایل اپریل گرفتم که باید پرزنتیشن اماده کنم و کمی درس بخونم. اصلا نمیخوام مصاحبه را خراب کنم چون کارش ریموت هست و من به کار ریموت احتیاج دارم. یادم بندازید دفعه دیگه کمی در مورد مرخصی زایمان در امریکا غرغر کنم
خوب رسیدم ایستگاه، فکر کنم یک گزارش مختصر از روند زندگی بهتون دادم. 
ممنون از کامنتها و تبریکات. کامنتهای پست قبل را خوندم اما هنوز فرصت نکردم جواب بدم:)
نظرات 10 + ارسال نظر
صفورا پنج‌شنبه 3 فروردین 1402 ساعت 16:17

سلام‌عزیزم، تولد نی نی‌ با تاخیر مبارم

سلام صفورا جان، مرسی عزیزم. نی نی تازه سه هفته شده و هنوز برای ما تازه تازه هست

صبا یکشنبه 28 اسفند 1401 ساعت 18:57 http://gharetanhaei.blog.ir

آسمان عزیز

تبریک میگم ورود نی نی رو به زندگی تون هم به خودت و هم به راستین عزیز. امیدوارم همچنان نی نی آرومی باشه و بتونی با حضورش به زندگی حرفه ای ت هم برسی و کلی اتفاق ها و خبرهای خوب برای هر سه شما پیش بیاد.

و خوشحالم که تجربه زایمان و بیمارستان خوبی رو داشتی و تو همین دو هفته که معمولا جزو crazy ترین روزهای بچه داری هست آرامش نسبی رو تجربه کردی.

اسم نی نی رو هم بهمون بگو لطفا

سلام صبای گلم. مرسی از پیامت، ازه خوشبختانه در کل تجربه خوبی از بارداری و زایمان داشتم بجز همون دوماه استرس و پنیک اتک، بقیه اش خیلی خوب بود. تا الان هم بزنم به تخته پروسه بچه داری خوب بوده. ایشالله که امسال، سال کم استرسی برای ما باشه، چون سال پیش سال خیلی سختی برای ما بود که تبدیل شد به پنیک اتکی که اذیتم کرد. واقعا به یک سال ارامش احتیاج داریم
صبا، انتخاب اسم نی نی واقعا سخت بود. الان هم با اینکه مدارکش اومده یک احتمال کوچیک هست اسمش را عوض کنیم فقط متاسفانه اسمی که صد در صد بدلم بشینه و مشکل باهاش نداشته باشم پیدا نکردم.

آبی یکشنبه 28 اسفند 1401 ساعت 04:20

تبریک می‌گم

مرسی ابی جان. سال نو مبارک

سلام یکشنبه 28 اسفند 1401 ساعت 00:57

سلامعزیزم
تولد نی نی تون مبااارک.
امیدوارم به سلامتی و شادی و برکت باشه براتون

سلام
ممنونم، ایشالله. عید شما هم مبارک باشه

hamideh شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 15:14

مبارکاااااااااااااااااااااااااااااا باشه خانووووم ایشالا همیشه شاد باشی عزیزم میدونم حس خوبیه من بهت افتخار میکنم مامان نی نی، ی عکس بزار ببینیمش آسمان جون

حمیده جون، مرسی از کامنت پر انرژیت بله حس خوبی داره دور و بر یک فرشته کوچولو باشی. مرسی ازت. عید شما مبارک

رویا شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 14:28

مبارک عزیزم همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت و پیشاپیش بهارتون مبارک

سلام رویا جان، ایشالله همینطور بشه. عید شما هم مبارک باشه

مریم شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 08:09

سلام
تبریک نی نی
خدا رو شکر همه چی خوب بوده
تاریخ رند رو نفهمیدم . ۲۴ اسفند و ۱۷ مارس رنده؟

سلام ، خیلی ممنون بابت تبریک
پست با تاخیر گذاشته شد، الان میشه جمعه دوهفته پیش. تاریخ را نمیگم که حدس بزنید هرچند دیگه کلی راهنمایی کردم

مینو شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 05:22

آسمان جان قدم نو رسیده مبارک
با اومدنش جمع خانوادگیتون گرم تر از همیشه بشه

مرسی مینوی عزیز، ایشالله همینطور بشه. عید شما هم مبارک

زینب شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 03:58

قدم نورسیده مبارک زیر سایه خودتون بزرگ بشه

سلام زینب جون. مرسی، ایشالله. سال نو شما هم مبارک

حسین جمعه 26 اسفند 1401 ساعت 23:17

سلام
تولدش مبارک
انشااله زیرسایه پدرومادر بهترینا براش رقم بخوره وزندگیتون سرشار از شادی ولحظه های ناب باشه

سلام حسین عزیز.
ممنونم از کامنت زیبات و ارزوی خوبت. انشالله.
عیدتون مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد