My White House

من اینجام تا بنویسم، از خودم، افکارم ،گذشته ،اینده، خطاها وارزوهایم. من اینجام تا به تحریردراورم زیباترین مسیررابرای زندگیم. مینویسم برای پرواز، برای به اواز کشیدن تک تک حروف نگرانی. از من نخواهید به رقص دربیاورم عروسک زندگی را، که من تنها تصویرگر چشمانم.

My White House

من اینجام تا بنویسم، از خودم، افکارم ،گذشته ،اینده، خطاها وارزوهایم. من اینجام تا به تحریردراورم زیباترین مسیررابرای زندگیم. مینویسم برای پرواز، برای به اواز کشیدن تک تک حروف نگرانی. از من نخواهید به رقص دربیاورم عروسک زندگی را، که من تنها تصویرگر چشمانم.

اوار جدید

گوشی را بعد از مشاوره با تراپیستم در مورد کنترل استرس قطع کردم و به راستین زنگ زدم که خبر بد را بمن داد، خبر مثل اوار رو سرم ریخت، حال راستین خیلی بدتر از من بود. اومد خونه و نشستیم حرف زدن و فکر کردن، ملامت کردن و تشویق کردن. قرار بود کار راستین از فوریه تو اون شرکتی که من ازش بعنوان شرکت برده داری اسم برده بودم شروع بشه. از شرکت تماس گرفته بودن که لازمه تو فلان برنامه و بهمان برنامه هم قوی بشه برای همین سه ماه دیگه، بعد از یک مصاحبه دیگه…. 

رو درامد این شرکت برای رفتن به خونه جدید و اومدن نفر سوم حساب باز کرده بودیم و کاملا رفتیم تحت استرس و چه کنیم. 
مشکل فقط سه ماه نبود چون حتی این شرکت هم گزینه بدارین بود و  مناسب نبود. 
مشکل این هست که شش ماهه راستین داره دنبال کار مرتبط میگرده و با مدرک کارشناسی و پروانه های تخصصی کار پیدا نکرده. مشکل اینه راستین کم اورده که کاملا بهش حق میدم. سخته تو این سن و سال وقتی همه هم دوره ایهات مدیری هستن و کار ثابت و درامد بالایی دارن، غرورت را حفظ کنی و سرت را بالا بگیری و نشکنی. راستین تازه داره دنبال کار میگرده و اونهم بعد شش ماه دیگه امیدی نداریم. 
با کار موقت هم نمیشه سرکرد، یعنی تا کی؟ کار موقت، کار کاملا غیر مرتبطی هست که وقت زیادی میگیره حقوق پایینی داره و عملا اجازه درس خوندن به راستین نمیده. درست مثل کار جنرالی که قبل گرین کارت میکرد که انرژی و فرصت درس خوندن را ازش میگرفت. پس کار موقت باید تموم بشه اما با هزینه های جدید چه باید کرد و اخرش چی؟ کار موقت ۱۰-۱۲ ساعت در روز هست حقوقش هم ۲-۳ هزاره.  
تو چند ساعتی که فکر کردیم به این نتیجه رسیدیم که باید بره کارشناسی ارشد بگیره، اما الان که ترم بهار شروع شده، یعنی باید تا سال دیگه پاییز صبر کنه؟! چه رشته ای دقیقا باید بخونه؟ 
درسته که قراره تو رشته های کامپیوتری وارد شه اما نمیخواد وارد کدزنی بشه. یک خوبی تحصیل با گرین کارت اینه که میتونه وام برای پرداخت هزینه دانشگاه و کمک هزینه برای زندگی بگیره. کمک هزینه ماهی ۲۰۰۰ دلار هست، زیاد نیست اما همین کمکه.
بدشانسی دست از سر راستین برنمیداره، احتیاج داره به ثبات و امنیت کاری برسه اما اوضاع مطابق میلمون پیش نمیره.
درظرف چند ساعت از یک خانم باردار ضعیف لوس و متکی به راستین تبدیل شدم به اسمان قوی قبل. اما نمیدونم چند ساعت، روز یا چند هفته با اینهمه هورمونهای به هم ریخته و استرسی که از ناکجا اباد گرفتارم کرده میتونم تو این نقش بمونم و از شرایط وحشت نکنم. راستین یکهو درهم شکسته. سخته تحمل شرایط نامطلوب بعد اینهمه سال و ماه و بدشانسی های مداوم. و من از غم راستین بینهایت غمگینم.  
پ. ن. رشته راستین صنایع بود. پروانه aws ( امازون وب سرویس گرفته) مستری برای این پروانه وجود نداره. مسترهای مرتبط میتونه ( دیتا ساینس یا سایبر سکیوریتی باشه) که هنوز نمیدونه کدوم را بره و ایا میتونه سریعا پذیرش بگیره! 
 کسی را نداریم که بتونه کمک حرفه ای بده. 
ایا بابد بیخیال مستر بشه و یک کار غیر مرتبط دیگه با درامد بهتر ۳-۴ هزار دلاری پیدا کنه؟
فردا ازمایش خرگوشی دارم اما انقدر نگرانی جدید بزرگ هست که دیگه ازمایش و اسباب کشی در مقابلش اهمیتی نداره. 


پ. ن دوم. نمیدونم بخندم یا گریه کنم. میخواستم این چندوقته با مسئول مالی گرنت حرف بزنم ببینم چقدر پول مونده و میتونیم سال دیگه را هم ادامه بدیم. براساس حدس من میشد، شاید درحد ۲-۳ ماه پول کم می اوردیم اما میشد مدیریت کرد. اما مسئول مالی گرنت گفت نمیتونیم یکسال را کامل کنیم و بهتره هرچی پول هست را الان تا جولای خرج کنید. نامه دوم و سوم را هم زدم که با این حساب پوزیشن من هم تا اخر جون تموم میشه، و نمیشه نصف سال گرنت را ادامه بدیم؟ هنوز منتظر جوابم اما اگه جوابش منفی باشه، یعنی من هم باید شروع کنم به کار پیدا کردن. حقیقتش وضعیت و مخمصه فوق العاده سختی داره میشه. هرچند بیکار نمیمونم اما دانشگاه ما را که میشناسید، هیچیش قطعی نیست. یکهو‌میگن نمیشه دنبال کار میگردی بعد میگن میشه. یا برعکس، رو حساب کتابشون حساب باز میکنی بعد میبینی نمیشه. 
نظرات 26 + ارسال نظر
سمانه چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت 03:08

آسمان جان من پیشنهادم بوت کمپ هست که خودشون با پروژه هایی که میدن رزومه میسازن برات. راستین نیاز داره یه جوری نشون بده سابقه کار مرتبط داره. این میتونه در غالب استفاده ازپروژه درسی به عنوان پروژه کاری باشه

مرسی سمانه جان از پیشنهادت. بوت کمپ را درنظر میگیره. ممنونم

آبی چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت 01:11

من این دو تا منبع رو می‌شناسم شاید برای پیدا کردن شغل و مشورت گرفتن برای رشته‌های مربوط به کامپیوتر کمک‌کننده باشه: adplist.org و https://t.me/techimmigrants
خیلی شرایط سختی بنظر میرسه، امیدوارم هر چه زودتر مشکلاتتون حل بشن

مرسی ابی جان، لینکها را برای راستین فرستادم. ایشالله مشکلات هم بزودی حل بشه

ربولی حسن کور سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 23:36 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
متاسفم. ای کاش کاری از دستمون برمیومد.
امیدوارم توی پستهای بعدی بگین که چه خوب شد که اون کار برای راستین خان جور نشد و باعث شد این کار بهتر را پیدا کنه.
(این کامنت را دیروز هم نوشتم اما تائید نشد. امیدوارم باعث ناراحتی تون نشده باشم)

دکتر عزیز، ممنون از کامنت. اون روز نرسیده اما امیدوارم همچین روزی برسه. از زمانی که شما این کامنت را گذاشتید دوتا مشکل و مساله بزرگ دیگه هم اضافه شد اما انگار ما هم قویتر شدیم. مسلما خیلی غمگینیم اما دنبال راه حل هم هستیم. امیدوارم این دوره خیلی طولانی نشه.و بزودی به جزیره ثبات برسیم

الهه سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 15:58

آسمان جان در تخصص من نیست کمک یا راهنمایی کنم، اما با شناختی که این چند ساله ازت داشتم تو باز هم به خودت مسلط میشی و سوار امواج میشی و شنا میکنی.
تو و راستین یه role model برای نی نی خواهید بود.

الهه عزیز ممنونم، درست میگی، بهرحال نمیشه دست رو دست گذشت چون امکانش نیست. مجبوریم راه پیدا کنیم. بعضی راهها نزدیکتر و اسونتر و شدنی ترن و بعضی سخت تر. داریم تو این دریای متلاطم جلو میریم تا بلاخره بازم به خشکی برسیم. امیدپار بودم قبل اومدن نی نی به خشکی رسیده بودیم که نشد. ایراد نداره اینم بخشی از زندگیه. امیدوارم نی نی بچه سالمی باشه و بعد یاد بگیره که جلوی مشکلات کم‌نیاره و تلاش کنه

ماه سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 15:37

سلام آسمان جان، از مشکلاتی که براتون پیش اومده ناراحت شدم ولی به نظر من هم هیچ کدومشون در برابر اتفاق باشکوه به دنیا اومدن نی نی ، چندان ارزش و اهمیتی نداره و به قول دوستان تهش ادامه موقت زندگی در منزل فعلی تون هست که اون هم با اومدن نی نی براتون تازگی خواهد داشت. و البته کمی دیر یا زود مشکلات هم حل میشن.

ماه عزیز، سلام.
چیزی به اومدن نی نی نمونده و ما هنوز ذهنی اماده این تغییر بزرگ نیستیم. اما فکر کنم اگه چندماه دیگه هم فرصت بود بازم اماده نمیشدیم. میدونیم اومدنش زندگیمون را مدتی همه جانبه تحت تاثیر شدید قرار میده تا بتونیم با گذر زمان خودمون را جمع و جور کنیم و باحضورش تطبیق بدیم. و زندگی ادامه خواهد داشت

صفورا سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 15:00

متاسفم.مطمینا من که در شرایطت نیستم نمیتونم درک کنم اینهمه استرس رو.ولی اگر فکر میکنی کاری ازم برمیاد بهم بگو

مرسی صفورا جان، جالبه که از دیروز بطور غیر طبیعی ارومم. فکر میکنم برگشتم به تنظیمات کارخونه، زمانی که مشکلات از اسمون میبارید. امیدوارم همینطور تا زمانی که مشکلات کاملا حل بشه اروم بمونم

جودی سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 10:01

سلام آسمان جان. یه پیشنهاد با توجه به اینکه رشته ی قبلی راستین رو خوب میشناسم اینه که ارشد ام بی ای انلاین یه ساله بگیره. بیزنس اسکول NYU داره این دوره رو و همینطور بیزنس اسکول راتگرز. میتونه ام بی ای بیزنس انلاتکیس بگیره یا supply chain analytics چون اینا به کلی بودن data scientist نیست و اونطوری رقابتی طوری نیستن به نسبت و خب انلاین دست ادم بازتره. این اپلای کردن یه پروسه خسته کنندست و یه کم باید تحمل کنی. اگه این کامنتو برای راستین میخونی بش بگو درست میشه این روزها هم پاشو دست آسمانو بگیر ببر
Paris Baguette خیابون 6 و 32 و یه کم بشینین از پشت پنجره ادما رو ببینین و بخندین که استرس هیچ کمکی نمیکنه.

جودی عزیز، مرسی از پیغامت، کامنتت را به راستین نشون دادم کامنت تو و چندتا دوست عزیز دیگه را کپی پیست کرد برای خودش فرستاد که بعنوان منبع داشته باشه. ممنونم
امیدوارم روزی برسه که بریم با دل خوش بشینیم پشت پنجره پاریس بگت و ادمها را نگاه کنیم و به روزگار بخندیم :)

گندم سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 09:32 https://dreams-come-true.blog.ir

https://www.youtube.com/watch?v=_uQrJ0TkZlc&feature=youtu.be

لینک آموزش پایتون
اصلا نگران نباش. یه سری دانشگاه ها ترم سامر هم ورودی میگیرن. اونا رو هم چک کن. و اینکه این پروگرم ها چون نیازی نیس سوپروایزر پیدا کنن ورود بهشون چندان سخت نیس. البته referee میخوان برای اپلای که اونم خیلی مهم نیست. ترم سامرشون هم چون کورس خیلی کم ارایه میشه دانشجوها اغلب خیلی سرشون خلوت میشه و همه بیرون کار میکنن بنابراین کار جنرال با پول بهتر رو میتونه سامر انجام بده. چشم به هم بزنی یک سال تموم میشه و ان شالله وارد یه کار خیلی خوب میشه
ادرس وبلاگم رو برات گذاشتم. هر چیزی که فک میکنی ممکنه بدونم رو ازم بپرس.

باز هم خیلی ممنونم از راهنماییهای دلسوزانت و مطالب مفیدی که گذاشتی. باهات در تماس خواهم بود

گندم سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 09:25

سلام عزیزم. خداروشکر که استرست یه کم کمتر شد. یعنی توی مدرکش mba‌هم میخوره؟ معمولا این مدل پروگرم ها ۲-۳ تا کورس نان تکنیکال دارن که از شاخه های بیزنس و mba هست ولی شما تو مدرکتون mba‌نمیخوره. اگر میخوره که چه بهتر. هرچند گرفتن mba بیشتر برای کسایی هست که میخوان بیزنس خودشون رو داشته باشن. به نظرم حتما لیست کورس هایی که اون پروگرم ارایه میده رو چک کن. میخوام اینو بگم که یعنی ترکیبی بودنش با mba از کیفیت پروگرم کم نکنه و یه سری درس ها رو حذف نکرده باشه. ترجیحا درس هایی مثل ماشین لرنینگ، دیتا ساینس، data management and analytics، artificial intelligence رو داشته باشه. اینو چک کن که خارج از پروگرم هم میتونه کورسی برداره یا ن که اگر خواست وارد حوزه کاری خاصی بشه بتونه مثلا یه کورس از دپارتمان های دیگه برداره. مثلا من رشته ام برقه ولی دارم دوتا درس خارج از دپارتمان از دپارتمان کامپیوتر ساینس برمیدارم. تمام پروگرم های یک ساله دانشگاه های شهر خودتون و حتی اطراف و نزدیک و رو چک کن. پروگرم های کامپیوتر ساینس و دیتا ساینس ( این دوتا رو چک کن اینا دپارتمانشون اغلب از دپارتمان مهندسی جداست و حتی تو سایت دانشگاه هم تو پروگرم های engineering نیستن اینو میگم که نری تو مهندسی ها و اینا رو missed کنی) در مرحله دوم software engineering رو هم میتونی چک کنی. البته فیلدش از حوزه دیتا خارج میشه ولی بازهم نزدیک ترین هست بین مهندسی ها به این حوزه. در مورد پایتون هم یه لینک برات میفرستم. ۶ ساعت بیشتر نیس و شروع پایتون هست. خیلی اسونه و مطمن باش خیلی سریع میتونه یاد بگیره. من خودم تازه دارم یاد میگیرم. برای یه کوییزی تقریبا ۱۴ ساعت وقت درس خوندن داشتم و کوییز هم اتفاقا همش کدزنی با پایتون بود. من حتی بلد نبودم چطوری نصبش کنم! ولی این کارو کردم و با ۲-۳ تا tutorial نگاه کردن کوییز رو ۱۰ از ۱۰ شدم. میخوام بگم که اصلا چیز سختی نیست.

گندم جان،
بینهایت لطف کردی و ممنون از کمک و اطلاعات خوبت، و انرژی مثبتت. کامنتهات را دادم راستین کامل خوند و استفاده کرد. مرسی از اینکه ادرس وبلاگت را هم گذاشتی. حتما با هم در ارتباط خواهیم بود

صفورا سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 09:24

آسمان ایقدر به خودت استرس نده. نهایتش در بدترین حالت این که تو همین خونه سی متری بمونی . تو خیابون که نمیمونی پس اروم باش.درست میشه . با اینهمه سختی نی نی داره میاد پس مراقبش باش

صفورا جان، کلی کامنت خوب و مفید و پرانرژی از خودت و بفیه دوستان گرفتم. ممنونم از همه. امروز یک خبر بد دیگه هم گرفتم. راستش دیگه خندم گرفت از اینهمه بدبیاری.
احتمال زیاد پول گرنت کافی نباشه که من یکسال دیگه بمونم و من هم باید برای جولای دنبال کار بگردم. یعنی بدتر از این نمیشد

رویا سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 09:20

آسمان عزیزم میدونم تو شرایط خوبی نیستی و دلداری الکی هم فایده ای نداره. دیشب فقط و فقط به فکرت بودم بغلت کردم و از خدای مهربون خواستم که مثل همیشه یه راه حل و نشونه ای برات بذاره. از ته ته ته دلم واسه هر سه شما دعا کردم و حست کردم. مطمئن باش اینم میگذره خودت استاد چالش‌ها هستی . راستین عزیز تو بهترینی واقعا جدی میگم و بدون جواب خوبی هات را به موقع میگیری. به قول قدیمی‌ها زندگی گاهی به نخ میرسه اما پاره نمیشه. تو راه درست را انتخاب کردی و مطمئن باش که حتما حتما یه صلاح و مصلحتی بوده که تو الان اون کار را با اون شرکت شروع نکنی . آروم باش از مسیری که هستی خارج نشو شروع کن به کارهای ای تی ساپورت و در کنارش هم سرتیفکیتهایی که مرتبط هست را بخون. من فکر میکنم داشتن سابقه کار خیلی مهم تر از تحصیل هست چون واقعا تو این دانشگاه‌ها چیزی یاد نمیدن. تا جایی که میدونم سایبر سکوریتی خوبه اما برای گرفتن پوزیشن خوب باید سیتیزن باشی. پیشنهاد میکنم بشین و یه مرور دیگه رو job description ها داشته باش تا دستت بیاد که چیکار کنی. میتونی در کنار درست فعلا یه کار جنرال هم داشته باشی. نا امید نشو. براتون بهترینها را آرزو میکنم مراقب سلامتی خودتون باشید و تا چند هفته دیگه اون کوچیکه با خودش کلی امید و انگیزه و هیجان میاره که به خاطرش حاضری همه کاری بکنید. توکل به خدای بزرگ و مهربون.

رویای عزیزم، مرسی از قوت قلبت، از مهربونیت و از همراهی و هم دلت. یک بووس و یک بغل
رویا جون، وضعیتمون کمی اضطراری شده. اما سخت تر از اینها را سال اول مهاجرت گذروندیم و ایشالله اینم میگذره.
دقیقا مشکل راستین تجربه کاری مرتبط تو امریکاست. یعنی پروانه های خوبی داره اما بخاطر گپ تحصیلی طولانی و نداشتن تجربه مرتبط تو امریکا گیر کرده. یعنی اگه فقط تو یک شرکت ۶ ماه هم کار کنه و تجربه مرتبط پیدا کنه خیلی کمک کننده هست. هم رابط میسازه هم رزومه اش از خامی درمیاد.
حقیقتش، نی نی هم نگرانی های خودش را داره. فکر میکردم امسال سال مناسبی برای اومدن نی نی هست( هنوز اسم نداره) و به ارامش رسیدیم اما متاسفانه طوفان بی ثباتی غافگیرمون کرد و یکی از دغدغه هامون همینه که داریم تو اوضاع طوفانی بچه دار میشیم.

صفورا سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 07:21

اسمان این دوره های فوق لیسانس که تو پلتفورمهایی مثل کورس ارا انلاین ارائه میشه چه جورین؟ نمیدونم واقعا چه قدر معتبرن ولی خب تحت دانشگاه های معتبر و در این پلتفورم ها ارائه میشه. اگر میخپای سریعتر شروع کنی بد نیست یک نگاهی به اونا بندازی

صفورا من هم موافقم. ظاهرا دوره های انلاین زمانشهاش مثل دوره های حضوری نیست. چندتایی پیدا کردم که دوره های مستر یکساله هم دارن. یکیش مارچ شروع میشه اگه بتونه به ددلاینش برسه. خوبه

سما سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 06:26

سلام عزیزم
قشنگ حست را درک میکنم اینکه میگی نگران همسر هستی و …
شرایط ما هم همین بود. فکر کنم قبلن گفتم که همسر سینیور اینجینیر در رشته کنترل و ابزار دقیق در ایران بود. وقتی اومدیم کانادا نتونست کار پیدا کنه. به دوره ۸ ماهه کامپیوتر معادل مستر توی کالج گذروند (مدرکش دگری نبود ، سرتیفیکیت بود). واقعن تغییر رشته براش سخت بود ولی خیلی تلاش کرد.
بعدش که دنبال جاب گشت، هیچ خبری نمیشد. من خیلی براش غصه میخوردم که با این همه تلاش، نمی تونه به جایگاهش برسه. به خاطر همین میگم قشنگ حست را درک می کنم.
حالا تجربیات:
۱-همسر اعتقاد داره که برای کار پیدا کردن دگری نیاز هست و سرتیفیکیت و … خیلی به درد نمی خوره.
۲-همسر توی لینکدین شرکت های مرتبط که نیرو‌میخواستن، به ایرانی ها پیام میداد و ازشون تقاضا میکرد که رزومه را به مدیر ‌و… بدن. خیلی جواب نمیده ولی انگار تنها راهیه که رزومه خونده بشه. انگار رزومه ها خونده نمیشه، مگر اینکه با معرف باشه.
۳- الان تو همین شرکت هایی که میگی شروع به کارکرده. طبق چیزی که تازه فهمیدم بعد از چند ماه حقوقش از نصف بیشتر است و به مرور بیشتر هم میشه. خیلی آموزش داره. حتی الان غیر از آموزش پروژه، آموزش مثلن چگونه در اینترویو ظاهر شویم هم داره و …
۴- همسر میگه توی این دوره ۶ نفر هستن که بعضی هاشون کانادایی هایی هستن که تازه در رشته های کامپیوتر فارغ التحصیل شدن. برای من عجیب بود ولی انگار کار پیدا کردن در این رشته ها حتی با دگری هم خیلی رقابتی هست.
۵- فقط به عنوان پیشنهاد: می تونه برای این شرکت صبر کنه…..
کلن من با این شرکت ها خیلی مخالف نیستم.

سلام سما جون. کامنتهات قوت قلبه. بخصوص که شرایطمون تقریبا مثل هم بوده.
همسر هم تصمیم گرفته که بره برای مدرک کارشناسی ارشد، احتنالا دوره انلاین یکساله. هرچند تو این فاصله کار هم قراره بکنه. البته همه اینها در حد بحث مونده، چون فردا اسباب کشی هست و چون عملا من کاری نمیتونم بکنم از صبح تا شب مشغول بسته بندی و کارهای مربوطه هست و وقت نکرده که بره سراغ برنامه های خودش.
لینکدین را باهات موافقم. چندناهی من خودم به ۵۰-۶۰ نفر تو لینکدین همسرم پیغام دادم، فقط۴-۵ نفر جواب دادن که گفتن کاری از دستشون برنمیاد.

جالبه یکی از دوستان همین جا گفته بود از هدا فیت کمک بگیرم. دقیقا هفته پیش خود هدا گفته بود کسانی که لی اف شدن بهش بگن که کمک کنه. و رشته تخصصی هدا AWS عین همسر منه. گفت نه من منظورم لی اف ها بود. و کمکی نمیتونه بکنه( من ازش کمک اینترنشیپ خواسته بود:(
خلاصه اینجوریاس

آبی سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 01:33

من این گروه https://t.me/techimmigrants
رو دارم، البته بیشتر برای مهاجرت کاری به اروپا هست ولی باز هم افراد زیادی که توی حوزه تک هستن داخلش هست. شاید برای بررسی رزومه و سوالاتی که درمورد دیتاساینس، سایبرسکیوریتی یا حوزه‌های دیگه دارین کمک کننده باشه. یک سایت دیگه هم https://adplist.org/ هستش که برای پیدا کردن منتوره، شاید بتونین از افراد مختف چه داخل آمریکا یا جای دیگه‌ای مشورت بگیرین و کمک‌کننده باشه.
فشار خیلی زیادی بنظر میرسه، امیدوارم که هر چه زودتر اوضاع براتون بهتر بشه

ابی جان مرسی از پیامت، حتما گروهها را اد میشیم ببینیم چطور پیش میره. بازم ممنونم از وقتی که گذاشتی و لینکهایی که اشتراک گذاشتی

ربولی حسن کور دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 23:27 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
ای کاش کاری از دستمون برمیومد.
امیدوارم چندماه دیگه بگین خداروشکر که اون کار به هم خورد وگرنه این شغل خوب برای راستین خان پیدا نمی شد.

خیلی ممنون دکتر جان. با اینکه دیگه امیدی ندارم اما امیدوارم همینطور بشه. اگه بشه بهترین اتفاق ممکنه.

زری.. دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 23:12

آسمان جان امیدوارم این مشکل با بهترین راه حل ممکن رفع بشه. در مورد کار راستین من اطلاعاتی ندارم فقط یه چیز تو ذهنم اومد که آیا امکانش هست فریلنسری کار بگیره؟ مثلا تو وبلاگ دختر معمولی دیده بودم که بخشی از کارهاش را میداد به افراد دیگه ظاهرا تو یه سایت برای این مدل کارها آدم‌ها عرضه و تقاضا میذاشتند. شاید بد نباشه بهش پیام بدهی و در این خصوص راهنمایی بگیری. اونطوری بازار کارش منحصر نمیشه به شهر خودتون. احتمالا حقوقش هم بهتر از کارهای جنرال باشه.
امیدوارم خوش خبر باشی

زری عزیزم، ممنونم از پیامت. بعید میدونیم تو رشته راستین فری لنسری پروژه باشه. پیامت را انتقال دادم. ایشالله که درست بشه.
مرسی

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 22:43

آسمان جان از روزی که من در برابر زن ستیزی شما ایستادم؛ شما در برابر من موضع ذهنی گرفتید ولی تا به کامنتهاتون برسه کمی طول کشید و حفظ ظاهر کردید. لطفاً به جای دنبال کردن اخبار ایران، زن ستیزی رو در خودتون تعدیل کنید! به طور دقیق میدونید اشاره من درباره چی هست و کدام پست هست. با این رفتارهای شما در قبال خودم بعید میدونم مشکل از استادتون یا شاگردتون باشه! شما دائما در حال خداحافظی با هر کسی هستید که نگاهش با شما تفاوت داره و جوری به مسائل نگاه می کنید که شاید به واقع اون طوری نباشه که شما فکر می کنید . . . این هم کامنت آخر . . . فقط لطفاً منتشر کنید که حداقل آزادی بیان در دفاع از خودم رعایت شده باشه! خدانگهدار شما

منتشر شد. خداحافظ.

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 21:43

منظورم از جواب های تدافعی شما، درباره ی کامنت های خودم برای همین پستتون هست نه پست های قبلی. تو کامنت های این پست من از شما سوال پرسیدم برای خودم یا صرفاً قصدم همفکری بوده؟ شما جواب کامنت های من رو جوری دادید که انگار من به شخصیت همسر شما یا حقوقشون توهین کردم. کامنت ساعت ۱۸:۵۰ من با خانوم رعنا چندان تفاوتی نداره و هر دو به مساله نتورک اشاره کردیم ؛ولی به دو سبک متفاوت جواب دادید.

عاطفه جان، ممنون از نظرات اما ممکنه دیگه بیخیال کامنت دادن به من بشید. اگه هم خیلی ناراحتید، متاسفم اما لطفا بیخیال این وبلاگ بشید.برات ارزوی موفقیت دارم و خداحافظ.

گندم دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 21:07

من ایران دامشگاه تهران برق خوندم. برق مخابرات و ۴ سال هم کار تلکامی کردم، اینجا موقع اپلای برای مستر دوم بازم تلکام رو انتخاب کردم چون حس کزدم شاید شانس پذیرشم بیشتر باشه. ولی کورس هایی که گرفتم بیشتر سمت ماشین لرنینگ و کامپیوتر ساینس ‌ هوش مصنوعی ‌و دیتا ساینس و این چیزاس. ببین دیتا ساینتیست شدن حتما نیاز به گرفتن مدرک دانشگاهی نداره. شغل راحتی هست به نسبت با درآمد خیلی بالا. خیلی از شرکت های بزرگ الان شرط مدرک داشتن رو برداشتن. بنابراین پیشنهاد من شروع کردن با یوتیوب و کورس های آنلاینی هست که دانشگاه ها یا مراکز معتبر میذارن اینطوری خیلی هم سریع راه میفته. البته بگم که حتما کدنویسی می‌خواد با پایتون ولی بسیار زبان برنامه نویسی ساده ایی هست مخصوصا اگر با زبان های برنامه نویسی دیگه ولو خیلی کم آشنایی اولیه داشته باشه. البته اگر مستر بخونن که چه بهتر فقط بازم من پیشنهادم اینه که سراغ مسترهای برن که کورس بیس هستن و طول دوره کمتری داره. تو کانادا مسترهای یک ساله هم وجود دارن نمیدونم امریکا چطوریه. توی اون یک سال هم حتی میتونه کار جنرالش رو هم انجام بده. و درآمد هم داشته باشه.

گندم جان کامنتت را برای راستین خوندم خیلی کمک کننده بود. چون تو یکسال گذشته، کلاسهای انلاین گذروند و‌ پروانه امازون وب سرویس هم گرفت و امید داشتیم بدون مدرک مستر کارپیدا کنه اما مااسفانه تا حالا نتونسته کار پیدا کنه، من فکر میکنم شاید گرفتن مستر کمک کنه. با کدنویسی هم اشنا هست البته حرفه ای نیست.
اینجا هم مسترهای کوتاه مدت یکساله و انلاین هست، یکی از این مسترها که من سرچ کردم، دوره دیتا ساینس بود همزمان با MBA. نظرت در مورد این چیه؟
مرسی از راهنماییت و‌کامنتت. قوت قلب خوبی بود

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 19:59

امیدوارم زودتر نگرانیتون برطرف بشه. من فکر کردم این پست دنبال همفکری باشه ولی گویا فقط باید همدلی می کردم. حس می کنم از کامنت های من برداشت اشتباه کردی و حتی نمیدونم چرا حس میکنم حالت تدافعی گرفتی. بارها کامنتم رو خوندم تا ببینم کجاش بار منفی داشت. به نظرم آدم پیچیده ، حساس و حتی شاید بدبینی باشی. متاسفم اگر ناراحتت کردم. واقعاً گیج و شوکه شدم.

ممنونم. خیلی ساده هست. حجم زیاد سوالهاتون ازاردهنده هست. این وبلاگ برای جواب دادن به سوالات و کنجکاویهای بقیه درست نشده و راه درست گرفتن سوالهای متنوع اتون در مورد کار و‌ تحصیل و زندگی در امریکا گوگل هست. اما شما همچنان بی توجه به درخواست من به پرسیدن سوالهاتون ادامه دادید. من نه حساسم نه پیچیده و نه بدبین. رک و مستقیم گفتم این وبلاگ برای این کار ساخته نشده.

رعنا دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 19:07

آسمان جان
نمیدونم چقدر با کامیونیتی ایرانی های اطرافتون در ارتباطی. بعضی ها نظرشون اینه که باید از ایرانی ها فاصله گرفت. ولی من توصیه می کنم حداقل توی گروه های تلگرام و ... در ارتباط باش. شاید کسی راستین رو به شرکتش معرفی کنه. خیلی از شرکت ها نیروی جدید رو که خودش اپلای کرده خیلی سخت می گیرند. هزار تا اپلای باید بکنی که یکیش شاید جواب بده. ولی همون شرکت، اگه همون شخص رو بهش معرفی کنند خیلی سریعتر و راحت تر کارو جلو میبره. من خودم سابقه کار خوبی توی ایران داشتم و توی المان اوایل که دنبال کار می گشتم اصلا یا جواب نمی دادند یا منفی بود. بالاخره توی یک گروه تلگرام ایرانی خواستم رزومه منو بخونند و اصلاح کنند. یه خانمی رزومه منو داد به مدیرش و مدیرش به من زنگ زد و سریع در کمتر از دو هفته باهام قرارداد بست. در حالیکه قبلش من خودم برای اون شرکت اپلای کرده بودم و اصلا جواب نداده بودند. برای همین من تصمیم گرفتم خودم هم به هر کس میتونم کمک کنم. هر کس از ایرانی ها که دنبال کار در تخصص من می گرده من رزومه ش رو میخونم و اگه نیاز به اصلاح باشه بهش میگم و رزومه ش رو حتی اگر عالی نباشه به مدیرم میفرستم. همین چند وقت پیش یه دانشجو رو معرفی کردم و کار دانشجویی گرفت توی شرکت ما.
میخوام بگم ارتباطات انسانی همه جای دنیا هنوز جواب میده.

با ارزوی موفقیت

رعنا جان چه تجربه جالبی داشتی. دقیقا همینه و ارتباط سازی برای پیدا کردن کار خیلی مهمه. متاسفانه جز یک گروه بزرگ فیس بووکی گروه دیگه ای نمیشناسیم، هرچند تو این گروه هم دوبار بصورتهای متفاوت درخواست داده. رشته امازون وب سرویس که پروانه اش را گرفته رشته خیلی نویی هست و تعداد ادمهای کمی توش فعالن. متاسفانه سابقه کاری شاخصی هم توی کامپیوتر نداره که مناسب دیتا ساینس باشه و و گپ تحصیلی- کاری طولانی هم بهش اضافه شده که همه دست بدست هم داده و‌ باعث‌ شده نتونه کار پیدا کنه.
ممنونم

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 19:04

فعلاً چیزی به نظرم نمیاد. منتظرم شما جواب کامنتها رو بدید تا ببینم چیزی به نظرم میاد.

مرسی عاطفه جان، تقریبا مسیر را میدونیم، غرض از این پست، پیدا کردن رشته برای راستین نبود. مقصودم بیان وضعیتی بود که گرفتارش شدیم .

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 18:55

چرا به لیسانس رشته هایی که به اصطلاح دیمندینگ تره فکر نمی کنید؟ مثل پرستاری ! یا فیزیشن اسیستنت؟ چون گرین کارت هم دارید. طبق شنیده هام هم حقوق بسیار بالاتری داره و هم اینقدر به نتورک وابسته نیست.

ممنون از نظر، همسر من بک گراند مهندسی داره و به رشته های فیلد پزشکی علاقمند نیست. حقوقهای

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 18:50

آسمان جان ارشد خوندن تو گرایش های کامپیوتری گزینه بدی نیست ولی این چیزی که من دارم می بینم اونم از طریق همکلاسی ها و آشنایانم که تو رشته های فنی و به خصوص کامپیوتر ادامه تحصیل دادند این هست که یا باید واقعاً حرفی برای گفتن داشته باشی یا این که نتورک داشته باشی یا بتونی نتورک بسازی! ارشدی که بری و برگردی و کورس ها رو پاس کنی بعید میدونم منجر به شغل بشه! همین دیتا ساینسی هم که گفتی احتیاج به کد زدن داره تا حدی و هم این که درک درستی داشته باشی برای هر شرایطی کدوم متدها استفاده بشه و اینا . . . اگر هم بخوای تو شرکت هایی مشغول بشی که نیاز به کدزنی نداشته باشه و با نرم افزارهایی که از قبل نوشته شده کار کنی خوب دست بالای دست بسیار است! چون راحت تره افراد بسیاری کاندید هستند! لیسانس ها مثلاً یا شاید برون سپاری بشه و . . . دوباره اینجا نقش نتورک پر رنگ میشه! این شغل ها رو به کسی میدن که میشناسن یا معرفش رو میشناسن. ولی اگر فقط برای کمک هزینه ماهی دو هزار دلار ارشد رو انتخاب کردید که لابد در کنارش هم یک کار پاره وقت انجام بدن که اونم ماهی سه هزار دلار ازش دربیاد و روی هم بشه ماهی پنج هزار دلار؛ اینو نظری ندارم ولی شدنی هست؟ نمیدونم درست منظورتو فهمیدم یا نه؟ اگر میخواد بشینه حسابی ارشد بخونه و تو ورکشاپها و کارگاه هایی که به منظور شغل تو دانشگاه ها برگزار میشه شرکت کنه و ارتباط با اساتیدی که تو حوزه تکنولوژی فعال هستند برقرار کنه خوب اون بحث دیگه ای هست. ولی این حوصله و کشش تو همسرتون هست؟

مرسی از نظر، راستین با کامپیوتر و کدزنی نااشنا نیست و‌درسطح متوسط میدونه. البته همه رشته های کامپیوتری هم به کد زنی احتیاج نداره و ترجیحش کاری هست که خیلی احتیاج به کد زنی نداشته باشه. هدف پیدا کردن کار مرتبط با کامپیوتر هست تزجیحا امازون‌وب سرویس( خدمتت بگم حقوق این کارهم اندازه حقوق من با مدرک دکتری هست) که حتی مستر نداره و رشته کاملا نویی هست. همینطور حقوقهای دیتا ساینتیست .بگذریم. یک کاریش میکنیم.

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 18:36

اول از همه باید تکلیف این استرس جدید که به هر دوتون تحمیل شده روشن بشه! غمگین بودن از این شرایط عجیب نیست ؛استرس و فشار اونم اگر مقطعی باشه ایراد نداره ولی دائم باشه خوب معمولاً کل بدن به هم میریزه و اصلا نمیشه فکر کرد و تصمیمات درست گرفت. اگر تو اجاره به مشکل میخورید باید قرارداد رو فسخ کنید و دنبال خونه ای باشید که با شرایط جدید جور دربیاد. اگر ذخیره مالی مناسبی دارید و میتونید یک سال اجاره رو ازش بردارید به نظرم با توجه به شرایط بارداری و اضافه شدن نی نی بهتره بی خیال شید و همین خونه ای که قرارداد بستید بمونید.

ممنونم از نظر، از پس اجاره برمی اییم اما عملا سر بسر هزینه ها و حقوقمون میشه که تو امریکا زیاد جالب نیست و بهتره همیشه مقداری اضافه بر سازمان داشته باشیم. بهرحال چاره ای نیست. قرارداد خونه جدید بسته شده و استودیو ۳۰ متری الانمون بسختی جوابگوی خودمون بود.

عاطفه دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت 18:25

چرا گوگل نمی کنی !؟ می بینی آدم وقتی استرس داره و کلی سوال تو ذهنش هست دلش میخواد از آدم های دیگه که تجربه دارند کمک مستقیم بگیره! شما حدود ده سال آمریکا هستی ما که تو ایرانیم عادت کردیم که قوانین مکتوب با آنچه در واقعیت اتفاق میفته متفاوت باشه و شاید برای همین سوال بارونت می کنم و الا خودم همیشه در حال گوگلینگ هستم. من نظرات خودم رو در چندین کامنت بیان میکنم باشد که مقبول افتد .

اکی. اما من این وبلاگ را برای جواب دادن به سوالات و کنجکاویهای بقیه درست نکردم. ممنون میشم جواب سوالهاتون را جای دیگه جستجو کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد