حدود یک هفته پیش یک پست براتون نوشتم و توضیح دادم احساس افسردگی میکنم، اما چون خیلی بار منفی داشت پست نکردم، اما دیروز که یکی از بدترین روزهام را از لحاظ علمی داشتم باعث شد دوباره دست به قلم بشم چون قراره شما همراه همه زندگی من باشید نه فقط بخش خوب و مثبت و زیبای قضیه. درواقع عملا تلاش ۱/۵ سال کارم پرید، مدت ۱/۵ بود فکر میکردم متابولیسم پوستی را اندازه گرفتم اما با ازمایشهایی که کردم مشخص شد فرمولاسیون دارویی ماده متابولیت را داره اما چیزی تو لیبل دارویی اش نیاورده و هیچ منبعی هم این ازمایش را نکرده بوده. حالا باید به استادم و fda هم خبر بدم. و شاید این بخش را از تزی که نوشتم حذف کنم. از اونطرف یک فرمول محاسباتی فارماکوکینتیک طراحی کرده بودم که موبور هم ادعا کرد اون هم همین فرمول را نوشته بعد از لحاظ زمانی بررسی کردیم دیدیم اون نوامبر نوشته من ژانویه، خلاصه این هم یک حالگیری دیگه بود. اما درکل مدتی هست افسرده ام، انرژی ام پایینه و خیلی حساس و بداخلاق شدم، اماده ام که با بقیه دعوا کنم و دوستیهام را بهم بزنم اما بزور جلوی خودم را میگیرم که همچنان لبخند بزنم. خواستم مشاور ایرانی بگیرم اما با قیمت جلسه ای ۴۰ دلار از خیر هرچی مشاور بود گذاشتم تازه اگه پکیج ۲۵ جلسه ای بگیریم میشه جلسه ای ۳۰ دلار. بعد روانشناسها تو بوق و کرنا میکنن که برای مشکلاتتون کمک بگیرید درحالی که جلسه ای ۳۰-۴۰ دلار کلا مخ ادم از حرف تعطیل میشه. خلاصه این روزها حال دلم خوب نیست
من درک میکنم این ناامیدیت رو. به بن بست خوردن چنان فشار و استرسی داره که انگار میخواد قلب آدم از جاش بیاد بیرون. فشارش گاهی یکمی کمتر از سکته هست انگار.
+به شخصیت خودتون نگاه کنید برای کمک گرفتن. اگر دورنگراتر هستین بنویسین. بعد اگر خواستید نگه دارید یا پاک کنید. اگر برونگرا تر هستین دوستای سطحی و رندم پیدا کنین یا افراد خیلی قابل اعتماد( که این خیلی زمان بره صادقانه) خیلی سخته گاهی پیدا کردن چیزهایی که آدم رو آروم کنه. باید خیلی چیزهای رندم رو امتحان کنید تا حتی دستتون بیاد که چی به چیه.
شرمنده اگر پست دنبال sympathy بود نه solution. اگر هدفتون از این پست اولی بود پاراگراف دومم رو نادیده بگیرین
مرسی اتم جان، اینجا که مینویسم و با شما درد و دل میکنم خیلی کمک میکنه، شخصیت من برونگرا هست. یکمی اینجا غرغر میکنم یکم پیش راستین، کاکائو خوری و‌خواب. ممنونم بازم اتم جان این هفته بهترم و سرحالترم
سلام.اسمان جان بعضی از اپلیکیشن های هوش مصنوعی با هزینه خیلی کمتر کمک کننده است مثل Youper
به نظرم رفتارهات طبیعیه ،منم که تو پروسه هستم و قصدم مهاجرته،الان یک سال تو خونه ام و در حال نوشتن و یاد گرفتن،مقاله ام الان دوماهه دست استاد مونده چون خیلی سرش شلوغه ،وقتی به رفتارهام نگاه میکنم میبینم افسردگی کاملا واضحه،دیربلند شدن ها،بد غذا خوردن
راستی یک نورولوژیست هم هست یوتیوپ خیلی پادکست های عالی می‌ذاره
Andrew Huberman
به نظرم ارزش گوش دادن داره ،همه حرفهاش علمی و زیاده گویی نداره
سلام صفورا جان، ممنونم از توصیه هات، از کامنتت اسکرین شات گرفتم که برم سراغ پادکست. چندسالی هست هدفم شده شاد زندگی کردن و ایمان دارم حیفه زندگیم را با غم و افسردگی حیف کنم وقتی میشه شاد بود و خندید، اگه تو پروسه بچه اوری نبودم حتی میرفتم سراغ درمان دارویی. چون دیدم کاملا عوض شده .ممنونم
سلام
درست نفهمیدم چی شده اما یک و نیم سال زمان کمی نیست
واقعا حال آدم گرفته میشه
چون میخواین دعوا کنین چیز دیگه ای نمیگم!
هاهاها اون جمله اخرخیلی بامزه بود، اره خیلی حالگیری هست، امروز درخواست میتینگ با استادم کردم بشینیم بررسی کنیم، درواقع انزیمهای پوست خیلی وقته که بررسی شده و‌میدونن که بخصوص اپیدرمیس پوست انزیم داره اما تا الان متابولیسم پوست بررسی نشده بود و فارماکوکینتیک متابولیتهای پوستی اندازه گیری نشده بود، خلاصه همزمان با اندازه گیری بیو اویلبیلیتی( فارسیش را نمیدونم چی میگن) مولکولهای دارویی فرمولهای پوستی که fda داده بود من بیولویلیبیتی متابولیتها را هم اندازه گیری کردم الان متوجه شدم که خود فرمولاسیون وقتی تجزیه میشه هم این متابولیت را تولید میکنه( براثر اکسیداسیون) . خلاصه گرنت راجع به متابولیسم پوستی نبود اما من خوشحال بودم برای اولین بار متابولیتهای پوستی را هم اندازه گیری کردم که با ابن فرمولاسیون ضدحال خوردم شش ماه دیگه یک فرمول دیگه ( دیکلوفناک) را قراره کار کنم که با اونم امتحان میکنم.