برای من که نوشتن حکم جلسه مشاوره را داشت ننوشتن سخت هست. مختصر بگم اوضاع کاری را بحال خودش رها کردم، میبینم که استادم تا اخر ماه دیگه باید پی ای یا کو پی ای معرفی کنه و به اف دی ای من را پیشنهاد داده اما واقعا برام مهم نیست برنامه چطور پیش بره، دوسه روز پیش دین تحقیقات باز به من نامه زد و از روند سوال کرد، گفتم نمیدونم و اکی هستم با هرچی پیش بیاد. راستش حتی دیگه به فکر استاد دانشگاه شدن نیستم، درسته زمان باز خوبی داره اما دردسر هم زیاد داره، همیشه باید برنامه جدید داشته باشی. گرنت بگیری، اوایل کار، اسلاید و مباحث درسی را اماده کنی که خیلی کار داره. و ادمی باشی که از حرف زدن و تدریس خوشت بیاد که من نه اهل حرف زدنم نه از تدریس خوشم میاد. کلا این جور کارها انرژی زیادی میخواد که من الان تو فصل خمودی هستم و حالش را ندارم. مثلا تابستون عضو داوطلب usp شدم یا برای ماه جون بعنوان سخنران دعوت شدم، الان میگم چه کاری کردم، بهتر نیست سرم را مثل همه دانشجوهایی که فارغ التحصیل شدن با یک کار روتین و بی دردسر صنعت گرم کنم و دنبال سردرد نرم. از دانشگاه گفتم، چقدر محیط دانشگاه عوض شده، سال ۲۰۱۷-۲۰۱۹ با اینکه اوج کار و فعالیت من بود اما دانشگاه خیلی خوش میگذشت. اونقدر قاه قاه میخندیدیم که همیشه از ازمایشگاههای دیگه میومدن تو ازمایشگاه ما و یا میگفتن صدای خندمون کل طبقه را پرمیکنه. اما الان هیچ کس از قدیم نمونده و همه رفتن. چندتا دانشجو زیر دستم دارم اما نمیتونم مثل دوستهای سابقم چرت و پرت بگم و شوخی کنم و بخندیم و تفریح کنیم. تو فازش نیستم و درهمین حد که باهاشون هم دوستم باید حواسم باشه که از دوستی سو استفاده نکنن و کار را نپیچونند. از ازمایشهامون هم بگم که fda بشدت داده هامون را جالب میدونه. اگه مشکلات بازنشستگی استاد سد ایجاد نکنه احتمال تمدید گرنت fda هست اما من الان علاقم را به کار و ریسرچ و سری تو سرها دراوردن از دست دادم. حالش را ندارم. بله بله چندوقته یک اسمون جدی و خموده و معمولا ساکت داریم. البته اسمان هم مثل زندگی بالا پایین داره. شاید چندوقت دیگه خموده تر یا شادتر باشه، من تابعی از زندگی هستم و فعلا قصد ندارم زندگی را تابعی از خودم کنم. بعضی اوقات باید قبول کنیم که نمیتونیم همه امور زندگی را کنترل کنیم و بهتره به خودمون و زندگی فضا و زمان بدیم. یا شاید هم بهتره بگم زیر چشمی زیر نظرش داشته باشیم.
سلام به همه، همه چی خوبه. من با وضعیت شغلیم به صلح و صفا رسیدم، چون حوصله تغییر شغلی و دردسرهای جدید را ندارم. اصلا دیگه به اینکه بعدش چی میشه فکر نمیکنم. هرموقع گرنت تموم شد یا استادم که رییسم باشه بازنشست شد اونوقت یک فکری میکنم و فعلا از سبکی کارم لذت ببرم. راستین هم بشدت مشغول اماده شدن برای امتحانهای خودشه، چندتا مدرک خوب کمک میکنه رزومه خوبی بسازه تا بتونه بره تو کار مناسب رشته خودش. تا وقتی کار و محل کار راستین مشخص شد تکلیف گرنت و بازنشستگی استادم مشخص میشه و میریم مرحله بعد.
امروز با دین اف ریسرچ حرف زدم، قبل میتینگ کمی دلشوره گرفته بودم اما سعی کردم تمام مواردی که درنظر داشتم را بگم، مثلا استادم داره بازنشست میشه، سال دوم گرنتیم، اف دی ای فوریه گرنت جدیدی اعلام میکنه، کاملا با این تحقیق اشنام، این تحقیق داره رشد میکنه و خلاصه سعی کردم نقاط منفی را بصورت نقطه قوتم دربیارم، مثلا علت تاخیر در کلیرنس مقاله هامون توسط اف دی ای، احتمال حساسیت موضوع هست و ال و بل. براتون بگم بازخورد خیلی خوبی گرفتم، دین میگفت اصلا دانشگاه دوست نداره سال سوم گرنت را از دست بده و اگه استادم داره بازنشست میشه بهتره گرنت را به تو تحویل بده و من بشم مین اینوستیگیتور( ببخشید که فینگیلیش مینویسم) اگه انگلیسی بنویسم فونت بهم میخوره. خلاصه حتی گفت دوتا کلاس استادم داره و بهتره اونها را هم تدریس کنی( این دوتا کلاس را مسلطم) و دراخر هم گفت بهتره یک میتینگ با استادم دراین رابطه داشته باشیم و دراخر هم تصمیم گرفت خودش ایمیل بزنه به استادم که زد، خلاصه همه چی گل و بلبل پیش رفت. فقط میمونه اینکه استادم بخواد از سال سوم گرنت کنار بره. داستان اینه خودش حتی نمیدونه با وجود بازنشستگی اگه گرنت را میخوان بهش میدن یا نه. حتی دین پیشنهاد داد که با فلان شرکت که با جانسون جانسون همکاری داره جدیدا قرارداد بستیم و ازمایشگاه اینده ام را میشه استانداردسازی کرد، انقدر همه چی خوب پیش میرفت که چشمهام غرق اشک شده بود و نگران بودم که متوجه بشه:)) البته خودش گفت دانشگاه ما معمولا خوب با فکالتی ها برخورد نمیکنه که درست میگفت اما یکسال پوزیشن ( اسیستنت پروفسور تنیورشیپ) میتونه رزومه قوی برام بسازه اگه جای دیگه ای بخوام برم. از ظهر هم کبکم داره خروس میخونه اما تجربه سالیان کار الان بیدار شد و داره بهم یاداوری میکنه خیلی خوبه داری لذت میبری اما وقتشه بیاد بیاری هیچی کامل نیست و تو مسیر مشکلات سرازیر میشه و بهتره ذهنی اماده بشی. یعنی تا بوده همین بوده سختی شیرینی سختی شیرینی و بعد این شیرینی سختیها و مشکلات شروع میشه، احتمالا با جواب استادم به نامه دین. پس بهتره ذهنی اماده ریجکت استادم بشم و یا مشکلات دیگه.
سلاملیکم