از این هفته بیشتر دارم میرم دانشگاه، قبلا گفته بودم که بزودی ازمایشهای خرگوشی شروع میشه.
راستش تو این مدت اتفاق خاصی نیافتاده که بخوام در موردش بنویسم. مهمترین اتفاق این روزها جابجایی هست که اون را هم گفته بودم. یک اپارتمان تو بروکلین دیدیم، تقریبا دوبرابر قیمتی که الان میدیم، خود کوچه و خیابونش بد نیست اما بین دو محله جودها و مسلمونهای پاکستان و افغانستانه. البته تو اون محله ها نیست اما برای رسیدن به مترو باید بریم داخل یکی از این دو محله. یادتونه ما یک مدت کوتاه تو محل جوددهای ارتودکس زندگی کردیم و رسما از اونجا فرار کردیم. جودهای این منطقه ارتودکس نیستن و محله اروم و تمیز بنظر میرسه اما امان از محله مسلمونها. خیلی فقیرانه و ضعیف هست. خلاصه چاره ای نیست فکر کنم هرجایی بریم همین وضع باشه. حتی مثلا دوستی داریم که نزدیک به امپایر استیت اپارتمان یک خوابه داره. فکر میکنم کلا ۶۰ متر باشه ولی اجاره اش ۵۵۰۰ دلاره. و با وجود این اجاره باز هم محل اونها بد حساب میشه چون خیلی شلوغ و پر سر و صدا هست و کلی بی خانمان تو منطقه اشونه. خلاصه زندگی تو نیویورک عین یک زهر شیرینه( مثال دیگه ای تو ذهنم نیومد) هم نمیتونی دل بکنی هم باید با وضعیت خونه ها کنار بیایی.
خونه درحال حاضر ما ۱۰۰ سالش هست. یک استودیو ۳۰ متری. بین محله چینیها و مکزیکی ها. خود خونه و ساختمونش با وجود کوچیک بودنش خیلی خوبه و دلمون براش تنگ میشه.
اپارتمانی که میریم حدودا ۹۰ متره، نسبتا بکی از بزرگترین اپارتمانهایی که ما تو نیویورک دیدیم. قصد داریم مبلمان و وسایل براش بخریم و ذوق این خریدها را داریم، خصوصا که بخشی از من به دکوراسیون و تزیینات خونه علاقه داره و سلیقه خاص خودش را داره. من مینیمال پسندم. یعنی خیلی به وسایل پرتجمل علاقه ندارم. تصمیم دارم مبلمان و فرش سفید بخرم. و میزها هم چوب طبیعی یا روشن باشه. البته امسال سمت تعویض وسایل اشپزخونه و میز ناهار خوری نمیریم. من رسیدم ایستگاه. فعلا
سلام خیلی وقته چیزی ننوشتین . اخ امان از اسباب کشی . من خواستم بیام کمک خدا روشکر اقای دکتر پیشنهاد داد بیادکمکتون
سلام من که جدیدا فعال تر شدم کلی پست راجع به کار و خونه نوشتم
برای اسباب کشی هرتعداد کمک هم که باشه کمه. خلاصه رو کمک شما هم حساب میکنیم، بعد هم همه با هم میریم یک غذا و نوشیدنی بین الملل:)
به سلامتی، انشاالله خونه جدید براتون پر از خبرهای خوب باشه
آسمان جان اگر بخواهید اطراف نیویورک خونه بگیرید، از نظر مسافتی و قیمتی چقدر میشه؟ مرسوم نیست مردم اینکار را بکنند؟
مرسی زری جان، چرا اتفاقا خیلی مرسومه. خیلیها نیوجرسی زندگی میکنن یا لانگ ایلند و‌رفت و‌اومد میکنن. مثلا دانشجوهای اینترنشنال نیوجرسی زندگی میکنن. قیمت خونه های لانگ ایلند حدودا دوبرابر نیوجرسی هست. مسافتها هم نسبتا زیاد و خقیقتش رفت و اومد هرروزه اذیت میکنه اما دوسه بار درهفته اکی هست. رفتن اطراف بیشتر برای کسی خوبه که میخواد خونه بخره. دانشجوهای اینترنشنال که مثال زدم معمولا اتاق از یک خونه و اپارتمان تو داون تاون نیوجرسی که اصلا جای جالبی نیست اجاره میکنن و چندنفره زندگی میکنن.
سلام آسمان جان.
امیدوارم به سلامتی و دلخوش برید خونه جدید
وای چقدر گرونه اونجا
ما میگیم تو سیدنی هزینه ی خونه بالاست، ۵۵۰۰ برای آپارتمان ۶۰ متری وحشتناکه
سلام صبای عزیز،
ممنونم
اره قیمتها سرسام اور بالاست و انصافا اگه کسی یک زندگی خوب تو منهتن میخواد باید پولدار باشه، اونهم پولدار جهانی. بذار یک مثال بزنم دوستی با حقوق ۱۴۰ هزار که خانمش خونه دار هست، حالا حالا نمیتونه پول پس انداز کنه تا خونه بخره، هم هزینه ها بالاست هم قیمت خونه ها بالاست. یا همون مورد ۵۵۰۰ هردو زن و شوهر کار میکنن و فکر میکنم درامدشون بالای ۳۰۰ هزار درسال هست اما وقتی صحبت جابجاییشون به محله بهتر میشه میگن خیلی گرونه و نمیتونن. تو بروکلین یا کویینز میشه تقریبا با نصف اون قیمت همون خونه را با همون مشخصات گرفت. که البته زندگی تو اپارتمان ۶۰ متری چیز ایده الی نیست. البته هست محله ها و قسمتهایی که قیمتها پایین باشه، مثلا بخشهایی از هارلم منهتن، یا قسمتهایی از برانکس و کویینز و بروکلین، اما اون میشه زندگی تو محله سگی. خلاصه ما تصمیم گرفتیم بروکلین بمونیم. مثلا اگه در نظر بگیریم منهتن تجریش تهرانه، بروکلین قسمت غرب تهران و کویینز شرق تهرانه. خلاصه خیلیها سر همین گرونی بعد از تحصیل از نیویورک میرن
سلام
خیلی هم عالی
برای اسباب کشی کمک خواستین درخدمتم
سلام دکتر جان،
بله اگه زحمتی نیست برای اواخر نوامبر مزاحمتون میشیم